کدام خدمات فنی و بازرسی به معماران و صنعت سنگ قابلیت ارائه شدن دارند؟
در واقع تعدادی فعالیت بین صنفی یا خدمات فنی و تخصصی نیاز داریم که نه مستقیما از جنس تولید در کارخانجات و معادن هستند و نه دقیقا از نوع کاربرد هستند مانند آنچه در حین انجام یک پروژه اتفاق میافتد که در حیطه تخصصی معمار و پیمانکار است.
البته این به این معنی نیست که افراد شاغل در کارخانجات و معادن و معماران و پیمانکاران با این مفاهیم به طور کلی بیگانه هستند؛ بلکه به این مفهوم است که دامنه وسیعی از تخصصها را در برمیگیرد که الزاما یک معمار نمیتواند تمام جوانب متریالی چون سنگ را بشناسد یا تمام کاربردها را بتواند به خوبی انطباق دهد. به عبارت دیگر سنگ یک متریال طبیعی بوده و این قابلیت را دارد که در یک سینه کار یا یک معدن خواص گوناگون فیزیکی و مکانیکی را دارا باشد. گذشته از وجود انواع سنگ با انواع کیفیتها یکی از مسائل حائز اهمیت کاربرد سنگها است؛ به این معنا که میتوان نوع هر سنگ را با کاربرد آن تطبیق داد یا آنکه چطور یک سنگ را برای یک کاربرد خاص بهینهسازی کرد. همچنین خدمات بازرسی که در صنعت سنگ جای خالی آن بسیار ملموس است. این امر به میزان گستردهای فضای کار میطلبد و به هر میزان که تخصصیتر عمل شود نیاز بیشتری نیز احساس میگردد.
نوع خدمات فنی و بازرسی قابل ارائه به صنعت سنگ چیست؟
یکی از نکات مهم در این راستا بحث استانداردهای صنعت سنگ میباشد. اصولا به دلیل طبیعی بودن سنگ استانداردهای مشخصی برای آن قابل تعریف نمیباشد اما روشهای تست استاندارد هستند که باید به آن دقت .گردد. همچنین در برخی از کشورها برای برخی از کاربردهای خاص استانداردهای مشخصی تعریف شده است. برای مثال در گرانیت که تشعشعات رادیو اکتیو دارند برخی مواقع مقدار کاربرد آن را برای محیطهای داخلی و عمومی مشخص مینمایند. همچنین برای سنگ تراورتن در هنگام کاربرد به عنوان سنگ نما برخی کشورها میزان دانسیته و جذب آب را مشخص ساخته و در صورت برآورده ساختن این استانداردها مجوز استفاده را صادر مینمایند. در عین حال این موارد بسیار محدود و به شکل منطقهای وضع میگردند. به عبارت دیگر سنگ به صورت کلی متریالیست که نمیتوان استاندارد خاصی را نه در سایز و نه در کاربرد برای آن تعریف نمود. مثلا نمیتوان عنوان کرد که ۷۰ در ۷۰ یا ۸۰ در ۸۰ سانتیمتر یک سایز استاندارد است یا ضخامت ۲ سانتیمتر استاندارد .است. این موارد نیز به عنوان استانداردهای مشخص و تعریف شده به حساب نمیآیند. آنچه بسیار مهم است آن است که ما آگاه باشیم که یک سنگ ویژه با یک مشخصات خاص برای مثال جهت استفاده در لابی یک مرکز خرید در یک شرایط آب و هوایی مشخص مناسب هست یا نیست! در واقع معماران و طراحان در وهله اول نگاهشان را معطوف به مسائل زیبایی شناختی سنگها مانند رنگ و طرح آنها میکنند و اینکه آیا یک سنگ از نظر کیفی کاربرد مناسب را میتواند داشته باشد یا خیر یک بحث کاملا تکنیکی و فنی میباشد که متاسفانه این امر در بسیاری از مواقع حتی در پروژههایی که رفرنس لوکس یا پرستیژی هستند نیز رعایت نمیشود.
در اینجا یک متخصص باید وارد شود تا کیفیت و مشخصات یک سنگ را با ویژگیهای مورد نیاز یک کاربرد منطبق سازد. این انطباق از چند وجه قابل بررسی است. یکی از موارد قابل انطباق ویژگیهای شیمیایی سنگها است؛ وجه دیگر مربوط به خصوصیات فیزیکی و مکانیکی سنگها میباشد که تمام این موارد نیازمند تستهای آزمایشگاهی یا موارد محاسباتی مهندسی پیچیده و تخصصی است و این دقیقا یکی از مواردیست که معماران یا پیمانکاران به ندرت میتوانند در این زمینه ورود نمایند و اصولا اساس کار آنها نیست.
با توجه به این نکته که برخی از استانداردهای موجود در صنعت سنگ مانند میزان تخلخل دوام و مقاومت مرتبط با خود سنگ هستند و برخی مربوط به فرآوری پکیجینگ و ترابری، آیا همهی این فرآیندها قابل جمعآوری در یک پکیج منسجم میباشد؟
اگر به صورت یک راه حل جامع (توتال سولوشن) نگاه کنیم این امر اتفاق میافتد. در واقع از اولین مرحلهای که یک سنگ در پروژهای وارد میگردد یکی از مهمترین مراحل انطباق کاربردها است و مرحلهی بعدی بهینهسازی بر اساس کاربردها میباشد که با استفاده از مواد شیمیایی یا عملیات فیزیکی بر روی سنگ صورت میپذیرد؛ مثل تغییر و بهینهسازی در ابعاد. بخش بعدی شامل کنترل کیفی در فرآیند تولید است که میتواند از معدن آغاز گردد؛ برای مثال در هنگام نیاز به یک سنگ با ویژگیهای خاصی چون جذب آب مشخص یا دانسیته این سنگ را میتواند از بلوک آن سنگ به شکل رندوم یا صد در صدی نمونهبرداری نمود. همچنین توجه به این مورد ضروری است که در هر مرحله به عنوان مثال از سنگ اسلب چطور استفاده میشود و چه کنترلهایی را باید در اینجا انجام داد و یا در صورت تایل شدن یا سایز شدن چه کنترلهایی قابل انجام است. این موارد نیز از جمله مباحثی به شمار میآید که معماران یا نصابها ممکن است بر آن احاطه کاملی نداشته باشند یا از دقت قابل اعمال در هنگام کنترل کیفی اطلاع دقیقی نداشته باشند. برای مثال رسیدن به این موضوع که برای یک کاربرد خاص اسلب یا تایل باید چه میزان تلورانس ابعادی داشته باشد. این مشخصات ممکن است قابل اعمال نباشند یا آنکه کارخانهی سفارش گیرنده توان برآوردهسازی درخواست شما را نداشته باشد. حتی درصورتی که کارخانه بتواند این خروجی را مهیا کند بایستی یک کنترل کیفی در آنجا حضور داشته باشد و این کنترل را انجام دهد و در حال حاضر کنترلها معمولا روی (sort) است و روی سایز کنترل دقیق حرفهای وجود ندارد. مرحلهی بعدی بحث پکینگ است که در آنجا نیز مگر در موارد بسیار استثنا ما پکینگ نداریم و سنگ در بارگیری، حمل و تخلیه صدمه میبیند و در نهایت موجب خسارت میگردد. در نهایت ما خدمات مشاورهای فنی داریم که جای خالی آن به شدت ملموس است که هم به کارخانجات و هم معماران خدمات ارائه میکنند. دیگری خدمات کنترلی و بازرسی است که این بازرسیها هم به صورت کمی و هم کیفی است و تا مرحله نصب میتواند گسترش یابد و در این مرحله نیز میتوان بازرسی نصب را اعمال داشت.
یک موضوع حائز اهمیت برای معماران و پیمانکاران مسئلهی تامین و تولید سنگ مورد نظر است که پس از شروع یک پروژه هر کارخانهای ظرفیتهای خود را جهت برآوردهسازی میزان و دقت در خروجی سفارش بتواند مشخص نماید. این موارد از تولیدکننده شروع شده و در مشاوره فنی کاربردی و بهینهسازی کاربرد و اعمال بهینهسازی و سپس نظارت های کنترل کیفی و بازرسیها در کل مرحله تولید تا نصب میتواند اعمال گردد. مجموعه این موارد به عنوان یک توتال سولوشن بین تولیدکننده و مصرفکننده میتواند کلیهی مسائلی که در عمل میتواند پیش بیاید را از قبل بررسی کند، مرتفع سازد و در واقع این یک مجموعه از خدمات است که همزمان بایستی ارائه گردد.
با توجه به نا آشنایی اکثریت معماران داخلی با متریال سنگ چگونه آنها را برای دریافت مشاوره تخصصی در این زمینه باید تشویق نمود؟
در واقع این کار دشواری هست. یکی از مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم آن است که زمانی که کیفیت تقاضا پایین باشد کیفیت تولید نیز پایین میماند. بنابراین حل این مشکل باید از مرحله تقاضا شکل بگیرد. سوال مطرح شده در واقع کلید این مبحث است. یک معمار نیاز دارد تا از مشاورههای تخصصی پیش از مرحله سفارش به کارخانه استفاده کند تا آن کارخانه بداند که در زمان همکاری با ایشان باید از نظم و دقت خاصی بهره جوید. علت ضعف در صادرات نیز همین امر است که سنگها با دقت و کیفیت مناسب عرضه نمیگردند. در حال حاضر به علت پایین بودن کیفیت تقاضا در داخل در قیاس با اروپا، که قطعه به قطعه کنترل کیفی ارائه میگردد، ما از جایگاه مطلوبی برخوردار نیستیم.
یکی از بهترین اقدامهایی که میتوان در این جهت انجام داد آشناسازی معماران با مزایای دریافت خدمات تخصصی کاربردی است به طوری که معماران مطمئن گردند که دریافت چنین خدماتی برایشان سود ده و مفید است. در واقع بایستی روشن شود که هزینهای که در جهت مشاوره گرفتن در ازای این خدمات از جمله نظارت در بستهبندی سورت و…. پرداخت میگردد -که براساس استانداردهای مشخص جهانی برآورد میشوند – هزینه نبوده بلکه نوعی سرمایهگذاری و جلوگیری از هزینههای اضافی است و این موضوع آرامآرام همه گیر خواهد شد؛ خصوصا در بین
پیمانکاران با گسترهی کاری تخصصیتر و وسيعتر. اما متأسفانه نهادهای دولتی بزرگ مانند شهرداریها نماد عدم توجه فاجعه آمیز به این موارد مشاورهای و تکنیکی میباشند. پس میتوان امید داشت که با توجه نهادها معماران و پیمانکاران بزرگ و همهی افراد شاغل در این زمینه به سمت استفاده از این خدمات مشاورهای حرفهای جذب شوند که البته یک فرآیند زمان بر نیز میباشد.
ارائه مشاوره تخصصی در زمینهی این خدمات هم تحصیلات آکادمیک و هم تجربه عملی را به طور همزمان نیاز دارد؛ نظرتان در این مورد چیست؟
تمام صنایع از جمله نفت و گاز تا خودروسازی و همچنین صنعت سنگ برای تحقق این امر به افراد مالتی دیسیپلین نیازاست؛ یعنی شخصی که هم کاربرد را به درستی تشخیص دهد و هم تولید را؛ خصوصا در اینجا که روش استاندارد مشخصی برای تشخیص نداریم به عنوان مثال اگرچه میزان جذب آب یک سنگ قابل تشخیص است اما آنکه این میزان از جذب آب آن را مستعد چه کاربردی مینماید مشخص نیست. آنچه بسیار با اهمیت است وجود یک سازمان جهت ساماندهی ارائه این نوع از خدمات مشاورهای میباشد تا یک خروجی مشخص مورد رضایت مصرفکننده و کارخانه حاصل گردد چرا که تعریف فرآیند و داکیومنت کردن آن اصل ماجرا است. گاه مشاهده میگردد که با داشتن ایزو خروجی نامناسب است؛ چرا که عملیاتی کردن فرآیندها به شکل معیوبی رخ میدهند. لذا دانش آکادمیک و تجربه عملی در کنار یک سازمان میتواند به رشد این خدمات منجر گردد. و این در حالیست که برخلاف تصور تولیدکنندگان از محدودیتهای حاصل شده در اثر این نوع از بازرسی در طول زمان، ارائه خدمات باعث روانتر شدن فرآیندهای عملیاتی و ارتقاء سطح اپیژنسی کارکنان میگردد.
همچنین موجب سادهتر ساختن کالیبره کردن دستگاه گشته خروجی با کیفیتتر شده و پرتی کمتری را به بار میآورد. در واقع نبود سازمان مشکل اساسی ما در صنعت است حتی در بخش تولید.
به عنوان جمعبندی بحث میتوان گفت در تمام دنیا این نوع از خدمات به شکل جا افتادهای ارائه میگردند به طوری که معمولا خریداران خودشان بازرسانی را دارند که این استانداردها را بررسی میکنند. حتی خود تولیدکنندگان نیز خود را ملزم به رعایت این استانداردها میدانند و ما نیز بایستی به این سمت و سوی حرکت کنیم و یکی از اصلیترین رسالتهای تشکلها هدایت افکار تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به سمت رعایت این سولوشنها میباشد. از جمله تشکلهای مرتبط با تولیدکنندگان مانند انجمن سنگ ایران کانون سنگبریها و اتحادیههای مرتبط با معماران پیمانکاران و ساختمان سازان و همچنین کانونهای طراحی داخلی بایستی یک زبان تخصصی و فنی جهت جاری ساختن این خدمات تعریف و پیادهسازی نمایند.