دغدغههای صنف سنگ کاران کدامند؟
سنگکاران به نوعی در خط مقدم کارهای ساختمانی قرار دارند اما در آخرین مرحله کار هستند. قبل از آنها هر اتفاقی در پروژه صورت بگیرد چون نفر آخر هستند ناگزیرند برای همهی اتفاقات ناخوشآیندی که قبل از آنها اتفاق افتاده است پاسخگو باشند.
بعضی مواقع رفع مشکل پیش آمده برای سنگ کار بسیار دشوار است. در واقع انجام دادن کار دقیق خیلی راحتتر از اصلاح یک کار غیر دقیق است. این یکی از دغدغهها میباشد. سنگکاران دشواریهای زیادی در کارشان دارند بطوری که فضای کار برایشان همانند جبهه است و در خط مقدم هستند. ما سنگکاران ناگزیر بودهایم در ارتفاع، پرتگاه، تابستان گرم، سرمای طاقتفرسا و در شرایط سخت کارهای خدماتی انجام دهیم. همینطور مقدار زیادی خاک از سنگها در طی پروژه تولید میشود که این خاکها برای ریه مضر بوده و مشکلات تنفسی به وجود میآورند. اما خب شغلمان است و باید انجام دهیم. دغدغهی دیگر این است که واقعا سن بیمهی ما سنگکاران چقدر است؟ جزء مشاغل سخت هستیم، اما چه کسی از ما حمایت میکند؟ متولی این دغدغهها کیست؟ آیا انجمن سنگ است؟ آیا وزارت تعاون است؟ ما باید قانوناً دست به دامن چه مرجعی بشویم؟ که آقای مرجع بیایید کمک کنید که ما بتوانیم حقوقمان را در صنفمان جا بیندازیم و حقوقمان را بگیریم. ما باید از مجاری قانونی جهت بیمه و سن بازنشستگی اقدام کنیم، برویم حرفهایمان را با مسئولینش بزنیم و آنها ما را قانع کنند. یکی از چالشهایی که داریم این است که ما باید مدرکی تحت عنوان گواهینامه مهارت و تجربه داشته باشیم. به طور مثال ای کاش سازمان نظام مهندسی، کارفرماها را ملزم میکرد که قراردادهایشان را با افرادی که دارای صلاحیت و این گواهینامه هستند منعقد کنند و یا شخصی معتبر این افراد را معرفی میکرد. همچنین ما قادریم از متقاضیان امتحان بگیریم و تشخیص بدهیم که این افراد در چه سطحی هستند. معیارهایی که ما در این زمینه داریم خیلی دقیق و تخصصی هستند. این معیارها از نظر بنده شامل: آشنایی سنگ کار با نرمافزارهای روز، یادگیری زبان انگلیسی، آشنایی ابزار زنی، آشنایی با متریالهای دیگر به جز سنگ و توانایی جوشکاری. اگر ما ممتحن باشیم، با همکاری دوستان و همکاران خود یکسری مراحل گزینشی میگذاریم که متقاضیان آزمایش بدهند و سطح دانش مهارت و تجربهی آنها مشخص شود و این مدرک را به عنوان یک گواهینامه داشته باشند و از مجاری قانونی معرفی شوند. ما حتی حاضریم مالیات پرداخت کنیم، اگر با ما قرارداد ببندند. گروهی در واتساپ داریم که از سراسر ایران، حدود ۹۰ نفر عضو این گروه هستند که همگی همدل و بسیار در این زمینه پیگیر میباشند و به یکدیگر روحیه میدهند. به دلیل حضور این افراد بنده بابت انجام موضوع استاندارد، بسیار از طرف آنها تشویق شدم. دغدغهی بعدی که داریم نیروهای افغان میباشند. البته ۸۰ درصد نیروهای ما افغانها هستند و ما با کار کردن با آنها هیچگونه مشکلی نداریم ولی آنها بازار را کساد کردهاند. پروژهای که باید مبلغ بالاتری دریافت کنند با مبلغ بسیار کمتری انجام میدهند که ما تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم با آنها رقابت کنیم. بنده استادکاری میشناسم که با وجود مخارج خانوار و اجاره خانه حدود ۴ ماه بیکار بوده است. او قصد دارد پروژه انجام دهد اما ضرر میکند و نمیتواند حقوق بدهد. به طور کلی افغانها بازار را خراب کردند زیرا آنها هزینههای خانوار زیادی ندارند و مالیات نمیپردازند. برای استادکاران ایرانی باید طوری باشد که کارفرما ملزم شود که با آن افرادی که گواهی نامه مهارت را دارند کار کند. ما باید در کنار کار متداول خودمان با مهارت و تجربه کار کنیم، همدل باشیم، و همچنین کار فرهنگی کنیم. دغدغهی دیگر این است که یک افغان پیمانکار درجه دو شود، در ابتدا باید زیر نظر ما بیاید و مستقیم با کارفرما کار نکند. برای مقایسه یک استاد بنای ماهر در کشورهای عربی روزانه دو و نیم میلیون تومان به پول ما دستمزد دارد. همهی هزینههای ما دلاری است اما درآمدها به ریال میباشد. در واقع سود ارزش افزوده را فقط کارفرما میبرد. چه کسی از ما حمایت میکند؟ کجای این جامعه قرار داریم؟ این واقعا چالشی است که خواستاریم مسئولان پاسخگو باشند.
بنده ۳۲ سال است که سنگکاری میکنم و در پایتخت پروژههای تاپ کار میکنیم اما هیچوقت ندیدهایم که برای سنگکاران کارگاه آموزشی برگزار کنند. آیا انجمن سنگ جایی دارد که سنگکاران را آموزش دهد و سطح آنها را بالا ببرد؟ امروزه دانش جدید و امکانات جدید آمده است. اکنون انجمن سنگ رسمیترین کانال سنگ است و در بسیاری از موارد باید به ما کمک کند که بتوانیم سنگکاران را آموزش بدهیم و کارگاه آموزشی زنده داشته باشیم.
آیا سرفصلهایی در مورد نصب سنگ تدوین کردهاید؟
کارهایی انجام دادهایم. مسلما ما خواستاریم کانال انجمن سنگ به عنوان متولی با ما همکاری کند. در واقع نمیخواهیم موازی کاری انجام شود و هر دو برای چیزی که یکسان است انرژی بگذاریم. به طور مثال ما به عنوان ماموریت بر روی موضوعی کار کنیم، تحقیق کنیم، بسیار عالی است زیرا ما افراد با سواد، نیروهای نظام مهندسی و استاد کارهایی حرفهای در این زمینه داریم. یک مجموعه قوی هستیم و روز به روز در حال افزایش افراد میباشیم. مسائل و مشکلاتی که ما با آن درگیر هستیم سایر صنعتها مانند گچکاران، نجاران، نقاشان ساختمان و… نیز با آن مواجه هستند. زیرا دردهای مشترکی داریم که مهمترین آن نیروهای افغان میباشد. اگر پویشی شود که نظام مهندسی بیاید در اکثر مسائل کار را به افراد مجرب دهد باعث خرسندی ما میشود.
آیا کیفیت نصبی که اکنون انجام میشود در سطح بین المللی میباشد؟
متاسفانه نصبهایی که انجام میدهیم، بر اساس یک سری آزمون و خطایی که هر مجموعه برای خودش به آن رسیده و تجربهای اندوخته صورت میگیرد. ما به محیطی آکادمیک مانند دانشگاه، که ۴ واحد درسی مربوط به نصب سنگهای اسلب به صورت تخصصی و واحد عملی و تئوری باشد، نیازمندیم. هر مجموعه اطلاعاتش را در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، گوگل، یوتیوب و … پیدا میکند اما اینکه به صورت دقیق بر روی گواهینامه مشخصی این آموزش اتفاق افتاده باشد، خیر. دغدغهی دیگر این است که برای اینکه کار به صورت استاندارد باشد، باید سنگ استاندارد نیز در اختیار داشته باشیم. با توجه به مشکلاتی که داریم مانند: تحریم، اپوکسیهای نامرغوب فرآوریهای ضعیف و … نمیتوانیم سنگ استانداردی به دست نصاب برسانیم.
سخن پایانی
در کنار آموزشهای فنی باید کار فرهنگی بکنیم، درس اخلاق آموزش بدهیم. پیشکسوتان در این حوزه مرامهایی داشتهاند که بسیار آداب زیبایی بودهاند. اکنون از این آداب دور شدهایم و بیاخلاقی در کارگاهها بیداد میکند. این بیاخلاقیها به دلیل فقر حاکم در جامعه بسیار رواج پیدا کرده است. بهتر است این آداب و اخلاق صحیح را زنده کنیم کار وقتی با اصول اخلاقی انجام شود در نتیجه محصول با کیفیتتری خواهیم داشت.